English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (140 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
breman system U سیستم برمن در گشایش انگلیسی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
english opening U گشایش انگلیسی
carls' system U سیستم برمن
sicilian attack U حمله سیسیلی شطرنج گشایش انگلیسی شطرنج
barcza system U سیستم بارکزا در گشایش رتی
english system U سیستم انگلیسی
beshrewme U اف برمن
anglicization U انگلیسی منشی اتصاف بصفات و خصوصیات انگلیسی
beshrewme U لعنت برمن
anglicism U اصطلاح زبان انگلیسی انگلیسی مابی
woe is me U افسوس وای برمن
I wI'll be damned if I ll go . U لعنت برمن اگه بروم
I am in a tight corner . I am hard put to it . U قافیه برمن تنگ شده است
crash conversion U تبدیل یک سیستم به سیستم دیگر به وسیله به پایان بردن عملیات سیستم قدیمی به هنگام اجرا شدن سیستم جدید
lime juicer U ملوان انگلیسی انگلیسی
anglicizes U انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
anglicize U انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
anglicising U انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
anglicises U انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
anglicised U انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
anglicized U انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
anglicizing U انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
market socialism U سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
runs U اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
run U اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
sysgen U فرایند تغییر سیستم عامل عمومی دریافت شده ازفروشنده به سیستم مناسبی که نیازهای یکپارچه استفاده کننده را براورده می سازدتولید سیستم
blessed folder U در یک سیستم Apple Maciontosh پرونده سیستم که حاوی فایل هایی است که به طور خودکار در هنگام روشن شدن سیستم بار شدند
peripheral U که به سیستم کامپیوتری اصلی متصل است . 2-هر وسیلهای که امکان ارتباط بین سیستم و خودش را فراهم کند ولی توسط سیستم اجرا نمیشود
opening U گشایش
openings U گشایش
volume U گشایش
polish opening U گشایش
evolvement U گشایش
issuance credit U گشایش
first nights U گشایش شب
inauguration U گشایش
aperture U گشایش
apertures U گشایش
volumes U گشایش
first night U گشایش شب
joke opening U گشایش مضحک
orang utan opening U گشایش اورانگوتان
to unveil a statue U ایین گشایش
nimzovitch attack U گشایش لارسن
inverted opening U گشایش معکوس
larsen's opening U گشایش لارسن
anderssen opening U گشایش اندرسن
alapin's opening U گشایش الاپین
foot in the door <idiom> U گشایش یا فرصت
orang utan opening U گشایش لهستانی
sokolsky opening U گشایش سوکولسکی
sokolsky opening U گشایش لهستانی
scotch opening U گشایش اسکاتلندی
bird's opening U گشایش برد
benko opening U گشایش بنکو
opening U افتتاح گشایش
saragossa opening U گشایش ساراگوسا
ponziani's opening U گشایش پونتسیانی
openings U افتتاح گشایش
orang utan opening U گشایش سوکولسکی
queen's fianchetto defence U گشایش لارسن شطرنج
credit application U تقاضای گشایش اعتبار
reti opening U گشایش رتی شطرنج
easy money policy U سیاست گشایش پول
ruy lopez opening U گشایش روی لوپس
normal opening U گشایش نرمال یا فرانسوی
bishops opening U گشایش فیل شطرنج
paris opening U گشایش پاریس شطرنج
arteriotomy U برش یا گشایش شریان
integrated U نرم افزار مثل سیستم عامل و پردازشگر کلمه که در سیستم کامپیوتری ذخیره شده است و طبق نیازهای سیستم است
gambit U قربانی پیاده شطرنج در گشایش
queen's pawn opening U گشایش پیاده وزیر شطرنج
from gambit U وامبی فروم در گشایش برد
gambits U قربانی پیاده شطرنج در گشایش
berlin defence U دفاع برلین در گشایش فیل شطرنج
salvtatorian U شاگردی که نطق گشایش یاتهنیت امیزرا اداکند
alfred wolf gambit U گامبی الفرد وولف در گشایش رتی شطرنج
advising bank U بانکی که گشایش اعتبار اسنادی رابه ذینفع
west coast computer faire U یک نمایشگاه تجاری بزرگ ریزکامپیوتر که سالانه درسان فرانسیسکو گشایش می یابد
standby U سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
standbys U سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
coupling U نوعی رابطه متقابل بین سیستم هایا خصوصیات یک سیستم
policonic projection U سیستم تصویر چند مخروطی سیستم تهیه نقشه چندمخروطی
desk accessory U در یک سیستم Apple Macitosh امکان افزوده که سیستم را بهبود میبخشد
bifuel propulsion U سیستم خروج گاز با فشارحاصله از دو نوع سوخت سیستم جت دو سوختی
chcp U در سیستم عاملهای OS \ MS DOS دستور سیستم که صفحه کد مورد استفاده را بیان میکند
download U فرایند انتقال اطلاعات از یک سیستم کامیپوتر مرکزی بزرگ به سیستم کامپیوترکوچک و دور
design phase U فرایند توسعه یک سیستم اطلاعاتی براساس نیازمندیهای سیستم از قبل تاسیس شده
native U کامپایلری که کد تولید میکند که روی سیستم مشابه سیستم جاری اجرا میشود.
natives U کامپایلری که کد تولید میکند که روی سیستم مشابه سیستم جاری اجرا میشود.
demanded U نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
tar U سیستم فشرده سازی فایل روی کامپیوتر که سیستم عامل Unix را اجرا میکند
ES IS U سیستم نهایی به سیستم میانی استاندار پروتکل OIS برای اینکه به کامپیوترهای میزبان
demands U نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
demand U نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
diabatic process U پوسهای در یک سیستم ترمودینامیک که در ان انتقال انرژی بین داخل و خارج سیستم صورت میگیرد
building block principle U طراحی سیستم برای ساختن سیستم بزرگتر modularity
three phase four wire system U سیستم سه فازه باسیم نقطه ستاره سیستم چهارسیمه
automatic levelling U سیستم متعادل کننده خودکارهواپیما سیستم ترازکننده خودکار
standbys U سیستم پشتیبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود
standby U سیستم پشتیبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود
system diagnostics U امکانات عیب شناسی سیستم تشخیص خرابی سیستم
bridges U سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
mttf U متوسط مدت زمانی که در ان سیستم یا مولفه سیستم بدون خطا کار کندFailure To Time ean
bridged U سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
bridge U سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
failures U بخشی از سیستم عامل که خودکار که موقعیت فعلی سیستم و دادههای مربوطه را حفظ میکند پس از تشخیص خطا
failure U بخشی از سیستم عامل که خودکار که موقعیت فعلی سیستم و دادههای مربوطه را حفظ میکند پس از تشخیص خطا
desktop U در یک سیستم Apple Macitoshفایل سیستم برای ذخیره سازی اطلاعات در باره فایلهای روی دیسک یا حجم
off load U انتقال کارها از یک سیستم کامپیوتری به سیستم دیگری که براحتی بار میشود قراردادن داده ها در یکدستگاه جانبی
lambert projection U سیستم لامبر یا سیستم نقشه برداری مخروطی
British U انگلیسی
English U انگلیسی
english woman U زن انگلیسی
Britisher U انگلیسی
Britons U انگلیسی
Briton U انگلیسی
Britishers U انگلیسی
johnny U انگلیسی
knuckle guard U انگلیسی
Englishmen U انگلیسی
knuckle bow U انگلیسی
limey U انگلیسی
limeys U انگلیسی
Englishman U انگلیسی
Englishwomen U انگلیسی
Englishwoman U انگلیسی
warm boot U شروع مجدد سیستم که معمولاگ سیستم عامل را هرباره بارمیکند ولی دیگر سخت افزار را بررسی نمیکند
expansion card U کارتی که به منظور نصب تراشه یا مدار اضافی به یک سیستم افزوده میشود تا این که قابلیت سیستم توسعه یابد
cleat U عایق انگلیسی
English altar U محراب انگلیسی
redcoat U سرباز انگلیسی
is a monetary sign U انگلیسی است
in plain english U به انگلیسی ساده
ale U ابجو انگلیسی
middle english U انگلیسی تا 0051میلادی
king's english U انگلیسی اصیل
english billiards U بیلیارد انگلیسی
jardin anglais U باغ انگلیسی
association croquet U کروکه انگلیسی
english self taught U خوداموز انگلیسی
anglophile U انگلیسی دوست
anglicization U انگلیسی مابی
British U زبان انگلیسی
arabic numeral U اعداد انگلیسی
johnny U مرد انگلیسی
english speaking U انگلیسی زبان
tommy atkins U سرباز انگلیسی
lime juicer U کشتی انگلیسی
HMS U کشتی انگلیسی
after the english f. به سبک انگلیسی ها
cleat knob U دگمه انگلیسی
In simple (plain) English. U به انگلیسی ساده
link encryption U خودکار کردن سیستم رمز اتصال سیستم رمز به یک سیستم مخابراتی خودکار
slices U مدت زمانی که به کاربر یا برنامه یاکا در یک سیستم چندکاره اختصاص داده شود. مدت زمانی که به یک کار در سیستم اشتراک زمانی داده شود یا در سیستم چند برنامهای
slice U مدت زمانی که به کاربر یا برنامه یاکا در یک سیستم چندکاره اختصاص داده شود. مدت زمانی که به یک کار در سیستم اشتراک زمانی داده شود یا در سیستم چند برنامهای
opens U 1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند
open U 1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند
teleran system U نوعی سیستم ناوبری که بااستفاده از رادارهای زمینی و سیستم تلویزیونی هواپیماهای سرگردان دراطراف محوطه فرودگاه را به باند هدایت میکند
opened U 1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند
system flowchart U نمودار گردش سیستم روندنمای سیستم
designation system U سیستم تعیین وسایل سیستم انتخاب
english words U واژه ها یا لغات انگلیسی
unite U سکه قدیم انگلیسی
large white U خوک سفید انگلیسی
anglicise U انگلیسی ماب شدن
old english U زبان انگلیسی قدیم
half and half U نوعی ابجو انگلیسی
zed U تلفظ انگلیسی حرف Z
broken english U انگلیسی دست و پا شکسته
limeys U سرباز یا ملوان انگلیسی
eeglish persian dictionary U فرهنگ انگلیسی به فارسی
limey U سرباز یا ملوان انگلیسی
structured english U انگلیسی ساخت یافته
unites U سکه قدیم انگلیسی
He is good at English. U انگلیسی اش خوب است
anglicise U انگلیسی ماب کردن
English bond U آجر چینی انگلیسی
The English speaking-countries. U کشورهای انگلیسی زبان
english thread U پیچ و مهره انگلیسی
uniting U سکه قدیم انگلیسی
anglo saxon U نژاد انگلیسی وساکنسونی
The English - speaking world. U دنیای انگلیسی زبان
masters U ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود
mastered U ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود
master U ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود
compatibility U پنجره یا بخشی در سیستم عامل که برنامه هایی را که برای سیستم عاملهای متفاورت ولی مربوط به هم نوشته شده اند را میتواند اجرا کند
sten U مسلسل سبک 9 میلمتری انگلیسی
anglicizes U باداب و رسوم انگلیسی درامدن
british english U زبان انگلیسی رایج درانگلستان
cee U نام سومین حرف انگلیسی
anglicizing U باداب و رسوم انگلیسی درامدن
gringo U بیگانه خصوصا انگلیسی یا امریکایی
anglicises U باداب و رسوم انگلیسی درامدن
english garden U پارک انگلیسی [قرن هجدهم]
anglicised U باداب و رسوم انگلیسی درامدن
s U نوزدهمین حرف الفبای انگلیسی
english speaking people U مردم یا ملل انگلیسی زبان
anglicising U باداب و رسوم انگلیسی درامدن
q U هفدهمین حرف الفبای انگلیسی
shropshire U نژادی از گوسفند بی شاخ انگلیسی
Recent search history Forum search
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1Potential
1in order to improve
2off-season
2off-season
1معنی field housing در محصولات صنعتی چیست؟
1معنی لغت overfit
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com